روزی عزرائیل به خدا گفت،پروردگارا اگر اجازه میدهی من وسعت بهشت را طی و اندازه بگیرم؟پروردگار اجازه داد،عزرائیل سی هزار سال در بهشت پرواز کرد و جایی نرسید، آمد نزد پروردگار و گفت:پروردگارا خسته شدم به من قدرتی عطا فرما بازهم اندازه بگیرم،خداوند به عزرائیل قدرتی بیشتر داد و عزرائیل سی هزار سال دیگر در بهشت پرواز کرد و خسته شد و نزد خدا آمد و گفت:خدایا بازهم خسته شدم به بال های من توان چند برابری میدی بیشتر اندازه بگیرم؟خدا به بال هایش نیرویی چند برابر داد و عزرائیل باز هم رفت و عزرائیل تا سی هزار بار نزد خدواند آمد و طلب نیرویی بیشتر کرد تا بهشت را اندازه بگیرد
بقیه داستان در ادامه مطلب
ادامه مطلب
درباره این سایت